سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی سایت
http://labgazeh.persiangig
.com/image/13lab.jpg

نقل مطلب از این وبلاگ با ذکر منبع موجب سپاسگزاری است .
بازدید امروز: 336
بازدید دیروز: 264
بازدید کل: 1382225
دسته بندی نوشته ها شعر گونه ‏هایم
بـی‏ خیال بابـا
دیار عاشقی ها
دل نوشتـــه ‏ها
شعــرهای دیگران
خاطـــرات
پاسخ به سوالات
فرهنگی‏ اجتماعی
اعتقـادی‏ مذهبی
سیاست و مدیریت
قــرآن و زنـدگــی
انتقــــادی
مناسبت ها
حکایــــات
زنانـه هـــا
دشمن شناسی
رمان آقای سلیمان!
همراه با کتاب
بازتاب سفرهای نهادی


اطلاع از بروز شدن

 



گزارش های خبری
گفت‌وگو با خبرگزاری فارس
بخش خبری شبکه یک
روایتی متفاوت از حضور خدا
باز هم خبرگزاری فارس
خدای مریم! کمکم کن
ارتش مهد ادب است
سوم شعبان. جهرم
خبرگزاری کتاب ایران
سوال جالب دختر دانشجو
رضا امیر خانی و آقای سلیمان
فعالیت قرآنی ارتش
خبرگزاری ایکنا
چاپ چهارم آقای سلیمان
برگزیدگان قلم زرین
گزارش: جهاد دانشگاهی
گزارش: سانجه مشهد و دادپی
مصاحبه: خبرگزاری ایسنا
مصاحبه: سبک زندگی دینی
گزارش: همایش جهاد دانشگاهی
مصاحبه: وظیفه طلاب
پیشنهاد یک بلاگر
شور حسینی ـ شهرزاد


زخمه بر دل.. ناله از جان



روزت مبارک مادرم..

چهارشنبه 89 خرداد 12

میلاد نور آسمانی و کوثر نبوی و همینطور روز زن را به تمام مادران، خواهران و دختران وبلاگ نویس تبریک می‌گویم.. مخصوصاً به تمام خواهران همراه و مخاطبان خودم در این وبلاگ..

امروز در دانشگاه پزشکی ارتش، میهمان دانشکده‌ی پرستاری بودم برای شرکت در جشن میلاد کوثر.. مراسم  خوبی بود.. پرستاران آینده، مخصوصا دختران، نامه‌های با احساسی را برای مادر نوشته بودند.. انگار موضوع مراسم همین بود..
در پایان، یکی از دانشجویان به نام  آقای علی پینام که طراح برنامه و مجری آن بود چنین خواند:

روز مادر بهانه‌ای بود تا از بچه‌ها بخواهم  برای مادرشان نامه بنویسند.. نامه‌ها آمد.. هرکس تو را به نوعی توصیف کرده بود.. یکی نوشته بود تو شبیه خورشیدی.. اما این کفر نیست که چشمه‌ی نور را به خورشید تشبیه کنند؟ مگر نه آنکه چشمان تو وقتی می‌تابند خورشید کور می‌شود؟
یکی نوشته بود تو موجودی بهشتی هستی.. اما به گمانم او پاهای تو را ندیده بود.. مگر نه آنکه بهشت زیر پای توست..
دیگری نوشته بود تو مرا بزرگ کردی تا عصای دستت باشم و ثمره‌ی وجودت.. انگار نمی‌دانست که تو عاشقی و عاشقان را سروکاری نیست با این معاملات ملکی دنیایی..
آری.. هم اینان بیهوده نگاشته بودند و هم من بیهوده می‌گویم که تو نه درکلام آیی و نه در قلم و نه حتی در عقل.. راستش پروانه بودن عاقلانه نیست.. اما دست‌هایم خالی است.. عاجزانه بر نامت تعظیم می‌کنم مادر..